سونوگرافی آنومالی و اولین دیدار بابایی با پسملی
روز پنج شنبه 1392/8/16
برای روز پنج شنبه وقت گرفته بودم قرار بود بابایی هم بیاد و روی ماهتو برای اولین بار ببینه فسقلی من رفتم بستنی و چند تا خرما خوردم تا پیش بابایی حسابی شیطونی کنی بعد با بابایی سه تایی رفتیم تا بالاخره نوبت ما شد و رفتیم تو ... بابایی قرار بود از روی ماهت فیلم بگیره کوچولوی قشنگ من و کلی ذوق داشت
دکتر گفت همه چی نرماله و نی نی هم پسمله و سالمه خداروشکرررررررررررررررر بابایی هم در حالی که ازت فیلم می گرفت گفت میشه به منم نشون بدین من که داشتم از خنده میترکیدم به زور خودمو کنترل کردم و دکتر هم مثلا اونجاتو به بابایی نشون داد هر چند فکر نکنم بابایی هم زیاد سر در آورد خخخخخخ
اینم بگما دیگه تکونات شروع شده بود و بعضی وقتا شیطونی می کردی واسه مامانی قربونت برم وقتی تکون می خوری خیلی حس قشنگیه عزیز دلم برای همه منتظرام دعا کن این لحظه قشنگو تجربه کنن پسرکم...خیلی دوست دارم و عاشقتم
اون شبم با بابایی و دوست بابایی شام رفتیم بیرون و از اونجا هم رفتیم خونه اونا کلی خوش گذشت.............خلاصه اون روز هم به خوبی تموم شد.
خدایاااااااااااااااا بخاطر فرشته ای که به من بخشیدی ازت ممنونم
اینم تصویر سونوگرافیت: