هفته 29
پسر قشنگم دیگه داری بزرگ میشی و تو دل مامانی جات تنگ شده و هی لگد میزنی لگدات و مشتات دیگه خیلی محکم شده و مامانی دردش میگیره انگاری میخوای بیای بیرون اما بگم که باید تا عید صبر کنی و بهترین و قشنگترین عیدی و به مامانی و بابایی بدی عشقم...
بابایی هم هر روز باهات حرف میزنه و نازت می کنه و بی صبرانه منتظر به دنیا اومدنته
راستی چند روز پیش رفتم دوباره دیدمت عسلم وروجکی شده بودی واسه خودت خداروشکر همه چیت خوب بود و جات گرم و نرم بود و داشتی اون تو خوش میگذورندی...
اما مامانی بعد اون سرما خورد و حال نداره عزیزم دعا کن مامانی زودتر خوب بشه آخه همش نگران توام. توام قول بده مامانی و اذیت نکنی و خوب رشد کنی و سالم بیای بغل مامانی ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی